گفتگو با عضو هیئت علمی جوانی که «آموزش» را رسالت خود میداند
- بازدید: 494
دکتر شایان وفایی، آناتومیست جوان و عضو هیئت علمی دانشگاه، از جمله چهرههایی است که مسیر حرفهای خود را بر سه پایه آموزش، پژوهش و خدمت بنا کرده است. وی در گفتگو با وب دا با تأکید بر نقش اثرگذار استادان خود، از تجربههای علمی، دغدغههای پژوهشی و نگاهش به آینده علوم تشریح سخن میگوید؛ روایتی الهامبخش از مسیری که از بجنورد آغاز شد و امروز به تربیت نسل جدیدی از دانشجویان علوم پزشکی انجامیده است.
دکتر شایان وفایی، متولد فروردین ۱۳۷۱ در بجنورد، تحصیلات خود را از همان شهر آغاز کرد؛ شهری که سالهای کودکی تا پایان دبیرستانش را در آن گذراند و نخستین علاقهمندیها به علم، آموزش و فعالیتهای داوطلبانه در همان دوران در او شکل گرفت. سال ۱۳۸۹ نقطه عطفی مهم در زندگی علمی او بود؛ زمانی که وارد دانشگاه شد و فعالیت خود را در گروه علوم تشریح، زیر نظر دکتر ابراهیمزاده آغاز کرد. به گفته وی، این استاد نقش کلیدی در شکلگیری نگاه علمی و انتخاب مسیر آیندهاش داشته است.
پس از طی این دوره، دکتر وفایی برای ادامه تحصیل در مقطع دکترای تخصصی علوم تشریح به دانشگاه علوم پزشکی کرمان رفت؛ جایی که حضور استادانی همچون دکتر نعمتاللهی و دکتر افتخار مسیر علمی او را روشنتر کرد. او تأکید میکند که این سه استاد ـ ابراهیمزاده، نعمتاللهی و افتخار ـ در شکلگیری شخصیت علمی و حتی شخصی او نقشی غیرقابل انکار داشتهاند.
این عضو هیئت علمی که آموزش را از ابتدای ورود به دانشگاه هدف اصلی خود میدانست، ریشه این علاقه را در سالهایی میبیند که بهعنوان مربی و امدادگر در جمعیت هلالاحمر خراسانشمالی فعالیت میکرد. او میگوید: دیدن اینکه فردی دانش خود را با دیگران تقسیم میکند برایم جذاب بود؛ انگار دانستههایش را شریک میشود… همیشه آرزو داشتم روزی من هم چنین نقشی داشته باشم.
از میان سه ضلع فعالیت دانشگاهی، یعنی آموزش، پژوهش و درمان، دکتر وفایی آموزش و پژوهش را دو اولویت اساسی خود میداند. او پژوهش را نهتنها مسیر تولید علم، بلکه نوعی تجربه زیسته توصیف میکند: «نشستن پشت میکروسکوپ و دیدن دنیای سلولها خودش یک درس زندگی است.
در کنار فعالیتهای دانشگاهی، نقش خانواده نیز برای او بسیار مهم بوده است. همسرش که از دوران دانشجویی همراه او بوده، یکی از اصلیترین مشوقهای ادامه مسیر علمیاش بهشمار میرود. به گفته او، ازدواجشان در سالهایی شکل گرفت که هر دو در مسیر تحصیلی و دانشگاهی خود گام برمیداشتند.
دکتر وفایی با نگاهی عمیق و عاشقانه به رشته تخصصی خود، علوم تشریح، آن را «علمی بزرگ و جامع» میداند؛ دانشی که از آناتومی گراس و میکروسکوپی تا بیولوژی و جنینشناسی را در بر میگیرد. به باور او، آناتومی امروز نهتنها دانشی پایه در علوم پزشکی است، بلکه نقشی تعیینکننده در درمان در حوزههایی همچون علوم اعصاب، سلولدرمانی و پزشکی بازساختی دارد. او میگوید: «آناتومی هیچوقت علوم پزشکی را رها نمیکند. ما پلی هستیم میان پایه و بالین.
با وجود اشتغال گسترده در حوزه علمی، دکتر وفایی معتقد است زندگی نباید تکبعدی پیش برود. مطالعه تاریخ، انسانشناسی، تکامل، شعر، کتاب خوب، فیلم خوب و معاشرتهای سازنده، از جمله بخشهایی هستند که به گفته او برای رشد شخصیت ضروریاند: آدم باید کنار کار علمیاش، خودش را هم رشد بدهد.
دکتر وفایی در ادامه به دغدغههای علمی خود نیز اشاره میکند. از نگاه او، یکی از مهمترین چالشها در کشور، نبود پیوند کافی میان علوم پایه و بالین است؛ پیوندی که به باور او باید عمیقتر و واقعیتر باشد. همچنین موضوع حمایت از پژوهش از دیگر نکاتی است که او بر آن تأکید میکند: مواد مصرفی و دستگاههای ما دلاریاند، اما بودجهها متناسب رشد نکردهاند. اگر پژوهش تقویت نشود، شاید در کوتاهمدت اثرش دیده نشود، اما در بلندمدت فاصلهمان با دانشگاههای روز دنیا بیشتر میشود.
وی پژوهش را «موتور محرکه دانشگاه» میداند و معتقد است دانشگاه بدون پژوهش، هویت اصلی خود یعنی «حرکت روی لبه علم» را از دست خواهد داد.

