از یک سلول تا یک انسان، مهندسی بافت داستان تکرار نشدنی، شدن را باز می نویسد
- بازدید: 310
در روزگاری که پیشرفت علوم پزشکی نیازمند پژوهشگران خلاق، متعهد و چندبعدی است، حضور چهرههایی همچون دکتر هنگامه درتاج نمونهای الهامبخش از تلاش نسل جدید دانشگاهیان برای گشودن افقهای تازه در مهندسی بافت و پزشکی بازساختی به شمار میآید؛ استادی جوان که مسیر علمی پرفراز و نشیب او از دبیرستانهای دبی تا دانشگاه علوم پزشکی مشهد، اکنون به ثمر نشسته و تجربهای غنی از پژوهش، آموزش و فعالیتهای بینالمللی را رقم زده است.
دکتر هنگامه درتاج، متولد سال ۱۳۶۳ در دبی و اصالتاً اهل شیراز، یکی از چهرههای پرتلاشی است که مسیر تحصیلیاش را میان چندین شهر و دانشگاه معتبر ایران طی کرده است. وی که تا پایان دوره دبیرستان در " مدرسه ایرانیان دبی " تحصیل میکرد، پس از بازگشت به ایران ورود به عرصه دانشگاهی را آغاز کرد؛ ابتدا کارشناسی رادیولوژی از دانشگاه علوم پزشکی ایران، سپس گذراندن طرح اجباری، ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد علوم پزشکی یزد و در نهایت اخذ دکترای مهندسی بافت از دانشکده علوم و فناوریهای نوین پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز و به گفته خودش، درست پس از فارغالتحصیلی، با فراخوان گروه مرتبط در دانشگاه علوم پزشکی مشهد روبهرو شد و در بهمن ۱۴۰۲ با قبولی در مصاحبه، مسیر حرفهایاش را در این دانشگاه آغاز کرد.
ورود به مشهد و فعالیتهای پژوهشی
دکتر درتاج که با عنوان «مهندس بافت» وارد گروه علوم تشریح شده، این حضور را یکی از فرصتهای مهم حرفهای خود میداند؛ گروهی که به گفته او، با حمایت دکتر ابراهیمزاده از نظر آزمایشگاهی و امکانات در چهار مجموعه مجزا، یکی از کاملترین بخشها در دانشگاه است.
وی که سابقه کار روی مهندسی بافت ارتوپدی، به ویژه بافت غضروف و استخوان را دارد، در این گروه فرصت یافت تا محورهای جدیدتری مثل مهندسی بافت پوست و عصب را نیز دنبال کند. فعالیت او تنها به پژوهش محدود نماند؛ یک روز در هفته را نیز با معاونت بینالملل دانشگاه همکاری میکرد و بهعنوان مشاور و مسئول کارگروه زبان عربی زیر نظر معاون محترم بین الملل جناب آقای دکتر بدیعی، پل ارتباطی میان دانشگاه و دانشجویان عربزبان بهویژه دانشجویان عراقی بود.
وی همچنین تدریس واحد آناتومی برای دانشجویان بینالملل را برعهده گرفت؛ تجربهای که به چاپ نخستین کتاب ترجمه عربی درس آناتومی در ایران منجر شد؛ اثری که با کمبود منابع عربی برای دانشجویان این حوزه، میتواند نیاز مهمی را پوشش دهد. دکتر درتاج همچنین به عنوان سرپرست المپیاد حیطه کارآفرینی هم فعالیت دارد که هدف آن این است که دانشجویان راحت تر و با دید باز وارد بازار کار شده و از طریق برگزاری استارتاپ ها و کارگاه ها و ارتباط با شرکت های دانش بنیان بتوانند مسیر خود را پیدا کنند.
فعالیتهای آموزشی و ارتباط با بالین
در این دو سال، عمده تدریس دکتر درتاج برای دانشجویان دکترای مهندسی بافت متمرکز بود؛ مباحثی چون مهندسی بافتهای بنیادی، کشت سلول و ارتباط این علوم با حوزه بالینی. برای تقویت این پیوند، برنامهریزی و برگزاری سمینارهایی در حوزه پزشکی بازساختی نیز از جمله کارهای اوست.
یکی از طرحهای مهمی که استاد جوان روایت ما، در این دوره پیش برده، همکاری با بیمارستان امام رضا(ع) در زمینه درمان سوختگیهای درجه دو و سه با استفاده از بافتهای سلولزداییشده است. او همچنین، بهعنوان دبیر انجمن مهندسی بافت مشهد، سمینارهای سراسری این حوزه را با هدف تقویت ارتباط میان مهندسی بافت و بالین هدایت کرده است.
در گروه علوم تشریح، آنچه بیش از همه توجهش را جلب میکند " عظمت ساختار بدن انسان " است. او میگوید هر بار که به هماهنگیهای شگفتانگیز سلولها و بافتها نگاه میکند، بیش از پیش به پیچیدگی خلقت و نقش مهندسی بافت در تقلید از این ساختارها پی میبرد؛ تقلیدی که به اعتقادش مسیری چالشبرانگیز اما پر از معناست.
چالشها و نگاه به نقش استاد
بخش مهمی از فعالیت حرفهای درتاج به ارتباط با دانشجویان اختصاص دارد؛ دانشجویانی که عمدتاً در مقطع تحصیلات تکمیلی هستند. او تلاش کرده تجربههایی را که خود در دوره دانشجویی پشت سر گذاشته به کار گیرد تا مسیر دانشجویانش سادهتر باشد.
در کنار تدریس، بهعنوان استاد مشاور کارگروه زبان عربی، برای دانشجویان عربزبان سمینارهایی برگزار کرده و اکنون نیز چندین پایاننامه در حوزه مهندسی بافت استخوان، منیسک و عصب زیرنظر او در حال انجام است.
یکی از همکاریهای جدید او، مشارکت با دانشگاه فردوسی و بیمارستان امام رضا(ع) برای پرینت سهبعدی گوش در بیماران دچار ناهنجاری مادرزادی یا سوختگی است؛ پروژهای که با همراهی دکتر احمدآبادی در حال پیشرفت است.
زندگی شخصی و هنر؛ فاصلهای لازم از فضای دانشگاهی
با وجود درگیریهای گسترده علمی، دکتر درتاج همیشه جایی برای هنر کنار گذاشته است. دوستان خوشنویسی دارد، خود نقاشی میکشد و پیش از مهاجرت به مشهد، در شیراز نقاشی دیواری در فضاهای درمانی—از جمله بخش کودکان مبتلا به سرطان—انجام میداد؛ کاری که آن را نوعی نذر هنری میداند و به باور او، دانشجویان پزشکی و علوم پایه نیز باید بخشی از مسیرشان را به فعالیتهای خارج از فضای علمی اختصاص دهند تا تعادل روحی و ذهنیشان حفظ شود. آشنایی با دوستان هنرمند درحوزه هنرهای تجسمی و خوشنویسی و ارتباط با آنها نیز از دیگر موضوعات مورد اشاره توسط این استاد جوان است که به عنوان یکی از بهترین برنامه های اوقات فراغت از آن یاد می کند.
چالشهای ساختاری در مسیر پیشرفت علمی
دکتر درتاج، در کنار تمام دستاوردها، با چالشهایی نیز مواجه است؛ از دشواری چاپ مقالات در مجلات خارجی به دلیل محدودیتهای بینالمللی گرفته تا سختی حضور در سمینارهای جهانی به دلیل مسائل رفتوآمد و هزینهها. او معتقد است که ضعف ارتباطات مؤثر میان دانشگاهها، یکی از موانع اصلی پیشرفت علمی در کشور است.
به گفته او، حتی در مواردی که دانشگاهها برای حضور مهمانان خارجی هزینه میکنند، باید برنامهریزی شود تا این حضور به تعاملات پایدار علمی منجر شود، نه صرفاً یک رفتوآمد کوتاه. از دیگر مسائل مهم مدنظر این استاد جوان نبود اسکان مناسب برای اساتید غیرمشهدی است؛ مسألهای که به باور او در برخی دانشگاههای دیگر بهتر مدیریت میشود.
امید به آینده علمی مشهد
با وجود همه دشواریها، هنگامه درتاج آینده حوزه مهندسی بافت و نقش دانشگاه علوم پزشکی مشهد را روشن میبیند و معتقد است این دانشگاه ظرفیتهایی دارد که با کمی توجه بیشتر به ارتباطات علمی، میتواند نقش پررنگتری در عرصه ملی و بینالمللی ایفا کند.

