گفتگو با استاد تمام دانشگاه علوم پزشکی مشهد؛ نقش الگویی استاد در دانشگاه، بسیار مهم و تاثیرگذار است
- بازدید: 652
دکتر رهام سالک، عضو هیات علمی و استاد تمام دانشگاه علوم پزشکی مشهد یکی از چهره های شناخته شده و فعال در حوزه های آموزشی، درمانی و پژوهشی این مجموعه است که در طول 27 سال خدمت در دانشگاه علوم پزشکی مشهد، علاوه بر تدریس و کار درمان، مسوولیت های مدیریتی و اجرایی مختلفی را نیز عهده دار بوده است. این استاد باسابقه در حوزه های علمی و پژوهشی نیز ثبت یک مورد اختراع ( ثبت یک سیستم استروتایپ )، نگارش 80 مقاله و هدایت 50 پایان نامه دانشجویی را در کارنامه فعالیت های خود در دانشگاه به ثبت رسانده و همچنین در جشنواره های رازی و شهید مطهری به عنوان استاد برتر آموزشی معرفی و مورد تقدیر قرار گرفته است. در این مصاحبه پای صحبت های دکتر رهام سالک نشستیم تا با فعالیت ها و دستاوردهای چندین سالهی این استاد باسابقه در فضای دانشگاه، بیشتر آشنا شویم:
وبدا: ضمن سپاس از حضور شما در این جلسهی گفتگو، لطفاً در ابتدا خود را برای مخاطبان معرفی بفرمایید؟
دکتر رهام سالک هستم، متولد 1345 در تهران. تحصیلات دوران مدرسه را در شهرستان بیرجند گذراندم و بعد از اخذ مدرک دیپلم و شرکت در کنکور سراسری، دوره پزشکی عمومی را در دانشگاه علوم پزشکی مشهد آغاز کردم، با اتمام دوره هفت ساله پزشکی عمومی، به خدمت سربازی رفتم و سپس برای دوره تخصص اقدام کردم و با پذیرش در رشته تخصصی رادیوتراپی آنکولوژی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد تحصیلات دوره تخصص را آغاز کردم. در آن زمان بعد از دوره تخصص یک دوره سه ساله داشتیم ( که بعدها پنج ساله شد) و من بعد از طی کردن این دوره، از سال 1376 به عنوان عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد مشغول خدمت شدم.
وبدا: آغاز فعالیت کاری شما، با چه مسئولیتهایی همراه بود؟
بیش از دو سال را به صورت آزمایشی مسئولیت داشتم و از سال 1379 به صورت رسمی عضو هیأت علمی دانشگاه شدم. در واقع دورهی آزمایشی به عنوان سابقه عضو هیأت علمی ام محسوب می شود و حدود 26-27 سال سابقه خدمت در دانشگاه را دارم. در سال 1381 به عنوان مسئول روابط عمومی بین الملل دانشگاه در معاونت پژوهشی و در محضر خانم دکتر فضلی مشغول به خدمت در معاونت پژوهشی دانشگاه شدم و به مدت پنج سال تا سال 1386 این خدمت ادامه داشت، سپس به عنوان معاون آموزشی پژوهشی بیمارستان امام رضا(ع) به ادامه خدمت مشغول شدم و در یک دوره ای نزدیک به چهار سال ( یعنی تا سال 1389) نیز معاون آموزشی پژوهشی بیمارستان امام رضا(ع) بودم.
در حوزه اجرایی هم دو دوره مسئول مرکز تحقیقات سرطان دانشگاه و قریب به 4 سال مدیر گروه رادیوآنکولوژی ( از سال 1392 تا سال 1394 ) بودم. همچنین ریاست بخش رادیوتراپی آنکولوژی بیمارستان امام رضا(ع) را از بدو تأسیس ( یعنی اواخر سال 1379 ) بر عهده داشتم و دوران این مسوولیت تا 8 سال قبل ادامه داشت. در طی این سال ها در راستای انجام وظایف آموزشی خود نیز تلاش کردم و از رتبه استادیاری و دانشیاری به رتبه استاد تمام در سال 1396 نائل شدم.
وبدا: در مورد دستاوردهای علمی - پژوهشی خود نیز توضیحاتی بفرمایید؟
یک مورد ثبت اختراع داشتم ( ثبت یک سیستم استروتایپ ) که یک مقاله و پایان نامه PHD در سطح دانشگاه بود و بصورت مشترک توسط گروه رادیوآنکولوژی و گروه فیزیک دانشگاه انجام و به ثبت رسید ولی متأسفانه به دلیل تغییر سیستم ماشین دستگاه رادیوتراپی عملا به مرحله استفاده تجارتی نرسید. در عین حال چندین بیمار در سال 1380 با این دستگاه درمان شدند و در زمان خودش کار بزرگ و با اهمیتی بود. همانطور که اشاره شد، مجموعه کاری که انجام گرفت در قالب پایان نامه PhD و در گروه فیزیک، کار بی نظیری ( به نظر بنده) بود، اما در بهره برداری تجارتی از آن دستگاه و وسایل دچار مشکل شدیم.
فعالیت های دیگری نیز در حوزه های مختلف داشته ام که بیشتر در حوزه آموزش بوده و در جشنواره ها از جمله؛ جشنواره رازی و جشنواره شهید مطهری در دانشگاه به عنوان نقش آموزشی رتبه کسب کردم. انترن ها و استاژرها در گروه حضور ندارند اما به دلیل علاقمندی پایان نامه و طرح هایی در این مقطع در گروه رادیوآنکولوژيی داشته ایم.
در حوزه تولید مقالات علمی نیز در این سالها بیش از 80 مورد مقاله داشته ام که در مجلات علمی معتبر داخلی و خارجی منتشر شده است و رتبه، یک ملاک است از گوگل اسکولار که یکی از پایگاه های سنجش علمی است و بر اساس میزان سایتشن مقالات یک فرد به او رتبه ای را اختصاص می دهد.
وبدا: همسر و فرزندانتان هم در حوزه علوم پزشکی تحصیل و فعالیت دارند؟
بله... همسرم پزشک عمومی است و خارج از دانشگاه فعالیت می کند و دو دختر دارم که یکی دانشجوی مقطع ارشد رشته تغذیه بالینی است و دختر دیگرم سال پنجم رشته پزشکی عمومی را در دانشگاه آزاد علوم پزشکی تحصیل می کند.
وبدا: با توجه به تجربهای که در فضای شغلی خود در دانشگاه داشتهاید تصور میکنید چه اقدامات و برنامههایی میتواند به هرچه بهتر شدن این فضا کمک کند؟
بحث فضا خیلی جنبه های مختلفی دارد، ساختار دانشگاه و سیستم مدیریتی دانشگاه دو بحث کاملا جدا است. ساختار مدیریتی دانشگاه در اختیار ما نیست و تحت تأثیر شرایط کلی جامعه و شرایط سیاسی کشور قرار می گیرد و با تغییرات وزارتخانه ای، رؤسای دانشگاه ها هم تغییر می کنند و سلایق کاملا متفاوت است، بنابراین خط و سمت و سوی دانشگاه می تواند دائما در حال تغییر باشد. اِعمال مسائل و سلائق شخصی در این حوزه و بحث مدیریتی در ایران متأسفانه زیاد است اما در عین حال می تواند نقطه قوتی باشد، چرا که رؤسای دانشگاه ممکن است افرادی قدرتمند و صاحب سبک و سلیقه باشند و باعث تغییر و تحولی از این جهت شوند. اما از آن سمت تغییر و چرخش محور دانشگاه بصورت دائمی تأثیر خوبی ندارد و باعث می شود ساختار و برنامه های استراتژی که ممکن است تبیین شده باشد دائما عوض شود و بالاخره این برنامه به مقصد خود نرسند.
درباره فضای دانشگاه مشهد، باید عرض کنم که فضای خوبی است و البته بحث همکاری، تخصص های موجود و فضای علمی در ایران بطور کلی رضایت بخش است. در سطح دانشگاه علوم پزشکی مشهد شاید رتبه علمی این دانشگاه از نگاه خودش خیلی مطلوب نباشد، ولی با توجه به فضای کلی که در حوزه های سیاسی، اجتماعی ایران وجود دارد می توان گفت دانشگاه مشهد رتبه و جایگاه خوبی دارد و البته می توان فضا را از این بهتر، علمی تر و نوآورانه تر نیز داشت. نقاط ناامید کننده ای هم نسبت به سال های گذشته و به ویژه طی 10 یا 15 سال گذشته ایجاد شده که شور و اشتیاق اساتید برای حضور در ساختار هیأت علمی دانشگاه و مفتخر بودن برای دانشگاه علوم پزشکی مشهد را کمتر ساخته و در برخی حوزه ها اکنون اساتید حاضر نیستند عضو هیأت علمی شوند؛ حتما دلایلی وجود دارد و قطعا تحت تأثیر همین فضا است، امیدواریم که مسئولین تدابیری بیاندیشند و تغییری ایجاد کنند که فضای شور انگیز و پر نشاطی را برای حضور ایجاد کنند.
وبدا: شخصاً چه راهکاری برای این موضوع پیشنهاد می کنید؟
راهکار این است که ما به یک ثبات مدیریتی برسیم، انتخاب مدیران جزو نکاتی است که در استراژی و برنامه ریزی دانشگاه ها و وزارت خانه نقش دارد و طبیعتا مدیریتی که از آن صحبت می کنیم مدیریتی شایسته است که مورد نظر همه بوده و ثبات آن کمک کننده خواهد بود در ایجاد شور و اشتیاق و نشاط در مجموعه. بحث مالی هم حتما و همیشه مطرح است و در اینجا خیلی خیلی نقش مهمی دارد. باید تعادلی وجود داشته باشد بین سطح درآمدی دانشگاه و خارج از دانشگاه . همچنین فضا باید تشویق کننده، خلاقانه، انگیزه بخش و نوآورانه باشد، در غیر اینصورت افرادی هم که مشغول کار هستند همیشه دچار یکنواختی می شوند. در این 3 بعد همه مسئولین و مدیران می دانند که باید با هم و برای سه جهت تلاش کنند چرا که این موارد می توانند باعث بهبود فضای دانشگاه بودند.
وبدا: با توجه به فعالیت دانشگاه در سه حوزه آموزش، درمان و پژوهش حفظ ارتباط این سه حوزه از نگاه شما تا چه حد اهمیت دارد و اساسا آیا میتوان این سه حوزه را اولویت بندی کرد ؟
از حدود 30 یا 35 سال پیش که ادغام دانشگاه و بهداری ها صورت گرفت، آموزش و پژوهش همیشه کنار هم بوده، اما در یک مقطعی درمان را هم به این دو حوزه اضافه کردند! آیا اهمیت درمان به حدی است که در کنار این دو حوزه به عنوان فعالیت دانشگاه قرار گیرد؟! هنوز برای این سوال به جواب مناسبی نرسیده ایم و هنوز جزء افتخارات مسئولین ما است که ایران در قرار دادن حوزه درمان در کنار آموزش و پژوهش یک کشور پیشرو بوده و این باعث بهبود و توسعه روش های درمانی، پژوهشی ، آموزشی شده است. کسانی که چنین ادعایی دارند باید نتایج این تغییر را اعلام کنند و بگویند که دستاورد های ما در این حوزه چه بوده است. در تمام دنیا حوزه آموزش و پژوهش به عنوان یک کار دانشگاه و در کنار هم بوده و سایر دانشگا های جهان هم در حوزه درمان به این شکلی که ما وارد شدیم، ورود نمی کنند.
چیزی که ما طی این سال ها مشاهده می کنیم، این است که بحث درمان اهمیت بیشتری پیدا کرده و اگر افرادی ادعا می کنند ما از زمانی که درمان را در کنار آن گذاشته ایم، در بحث آموزش و پژوهش بهتر شده ایم نتایج را اعلام کنند. آنچه که به چشم می آید بدون اینکه آماری داشته باشم این است که مسأله درمان بر آموزش و پژوهش غالب شده و کاملا آنها را تحت الشعاع خود قرار داده است.
وبدا: در مسیر تحصیل و فعالیتهای کاری آیا چالش ها و موانعی را هم تجربه کردید؟ در صورت پاسخ مثبت بفرمایید چطور با این چالش ها و موانع مقابله کرده اید؟
نمی توان گفت چالش و موانع نیست. به نظر من این چالش ها بیشتر فرهنگی است که تحت تأثیر فضای اجتماعی و فرهنگی خودمان ایجاد میشود و ما آنها را به شکل چالش و مانع می بینیم که اغلب هم بسیار پیچیده و فلسفی می شود و تقریبا غیر ممکن؛ چرا که تبدیل به یک کلیشه شده است. ولی وقتی به گذشته بر می گردیم می بینیم که بیشتر چالش های ما همین موارد است. بعد از آنها موانع و چالش های اقتصادی است که طبیعی است و همیشه و همه جا وجود دارد، یعنی فقط کشور ما نیست که چالش های اقتصادی دارد، بلکه در تمام دنیا با هر سطح ثروتی که باشیم موانع اقتصادی وجود دارد، ولی شاید در برخی موارد این موانع بزرگتر باشد.
وبدا: آیا خانواده هم در پیشرفت های تحصیلی و کاری شما نقش داشتند؟
من همیشه اعتقاد دارم، خانواده به عنوان یک تکیه گاه محسوب می شود یا شاید بتوان گفت به عنوان پله های نردبان هستند که وقتی می خواهیم صعود کنیم همیشه به آنها احتیاج داریم. لذا اگر شما احساس می کنید در پله های آخر هستید و در شرف رسیدن به پشت بام یا جایی که دارید صعود می کنید، باید پله های پایینی را هم ببینید که همان خانواده هستند و ما را حمایت کردند تا توانسته ایم با پا گذاشتن بر آن پله ها و بر دوش آن افرادی که جایگاه حمایتی ما را داشته اند به این جایگاه برسیم.
وبدا: در اوقات فراغت به چه فعالیت هایی که جزء علایق شماست می پردازید؟
به اقتضای نقش و جایگاهی که داریم، کار کردن در حوزه های آموزش، پژوهش و درمان به اندازه یک کار 24 ساعته است. اما وقتی می خواهید سه حوزه آموزش، درمان و پژوهش را پوشش دهید ( که درمان سخت ترین آن است ) واقعا فرصت یافتن در حوزه های هنری و ورزشی کار سختی است. در عین حال به عنوان یک سرگرمی یا فعالیت فوق برنامه به مطالعه کتاب های اجتماعی و تاریخی و رمان می پردازم، بخشی از ایام هفته را سعی می کنم موسیقی گوش کنم و ورزش را یک نیاز احساس کردم که دو یا سه روز در هفته به ورزش بپردازم. در گذشته و دوران دانشجویی در تیم بسکتبال عضو تیم های دانشگاه بودم و این ورزش را به صورت حرفه ای از دوره دبیرستان کار می کردم ولی بعد از اینکه دوران دانشگاه به پایان رسید و وارد کار حرفه ای شدم، دیگر نتوانستم در این ورزش فعالیت داشته باشم و بیشتر به ورزش های شخصی مثل دوچرخه سواری، نرمش در منزل و اگر فرصت داشته باشم پیاده روی و تپه نوردی ( رفتن به محیط اطراف) می پردازم، بیشتر برای حفظ سلامتی؛ نه به عنوان یک فعالیت ورزشی که بخواهم حرفه ای انجام دهم.
وبدا: از نگاه شما به عنوان یک استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه، چه ویژگی هایی می تواند افراد را در مسیر هدفشان ثابت قدم کند، به عبارت دیگر چه عواملی می تواند فرد را از مأیوس شدن در مسیر پیشرفت محفوظ نگه دارد ؟
حقیقتاً به عنوان یک استاد بهترین کاری که از دستمان بر می آید ROLE MODELING است، یعنی شما بیشتر نقش یک الگو را داشته باشید و نشان دهید که دانشجویان از شما که یک استاد هستید الگوبرداری میکنند. لذا تنها کار و در واقع بهترین کاری که ما می توانیم انجام دهیم این است که همان کاری که از دید دانشجو مطلوب و خوب باشد و او بتواند یاد بگیرد را انجام دهیم، این همان " نقش بازی کردن" یا ROLE MODELING است. در سایر حیطه ها ما واقعا به عنوان یک عضو هیأت علمی که جزیی از دانشگاه هستیم، خیلی نقش بزرگی نداریم و این نقش یک مقداری به سیاست گذاران بر می گردد.