گفتگو وب دا با استاد دانشگاه دانشگاه علوم پزشکی مشهد؛راه اندازی طب اورژانس و کارکرد موثر آن در زمان کرونا
- بازدید: 476
دکتر سید علی علمداران متولد ۱۳۵۲ در شهرستان تربت حیدریه، رئیس اسبق دانشکده پزشکی و معاون فعلی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در حوزهی آموزش، یکی از شخصیت های اثرگذار در عرصه های مختلف دانشگاه و بویژه حوزه های مدیریتی است که در طول دو دهه اخیر، با قبول مسئولیت های گوناگون، اقدامات زیرساختی و اصلاحی متعددی را در جهت بهبود و ارتقاء همه جانبه فضای دانشگاه و بویژه دانشکده پزشکی رقم زده است. راه اندازی بخش رادیولوژی اطفال بیمارستان دکتر شیخ، تکمیل و تجهیز فضای دانشکده پزشکی در طی سالهای88 تا92 ، ایجاد ساختار جدید در ارزشیابی اساتید، ارتقاء جایگاه دانشکده پزشکی از رتبه 7 به 3 و ایجاد 40 رشته مقطع جدید، راه اندازی طب اورژانس، انجام اقدامات فرهنگی هدفمند و تقویت کمّی و کیفی پایان نامه ها؛ هم در بخش اساتید و هم در بخش دانشجویی، تنها بخشی از اقدامات دکتر علمداران در طی سالهای گذشته است که البته با کمک و همراهی سایر اساتید و مسئولان دانشگاه صورت گرفته است. در ادامه گفتگوی وبدا با این استاد و مسئول توانمند در حوزه های مختلف دانشگاه علوم پزشکی مشهد را می خوانید:
" من تحصیلات مدرسه تا دیپلم را در تربت حیدریه گذراندم و در سال1370 در رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد پذیرفته شدم، در سال 1377 دوره تخصص رادیولوژی را آغاز کردم و پس از آن در سال 1380 موفق به کسب رتبه اول بورد تخصصی شدم. دکتر داوودی یکی از بزرگترین رادیولوژیستهای کشور در آن زمان جزو اساتید بنده بود که این تجربه برای من افتخار بزرگی است و بحمدالله دوره تخصص را هم با نمره خوبی گذراندم و بلافاصله به عنوان عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال 1380 مشغول به کار شدم.
آغاز ریاست دانشکده پزشکی و چالش های آن
به پیشنهاد استاد بزرگوارم وارد گرایش اطفال شدم و بخش رادیولوژی کودکان بیمارستان شیخ را راه اندازی کردیم، در سال 1386 مسئولیت ریاست بیمارستان دکتر شیخ به من واگذار شد و در سال 1387 ، به عنوان مدیر گروه معرفی شدم . در سال 1388 همزمان با آغاز دوره ریاست آقای دکتر شبستری به من پیشنهاد ریاست دانشکده پزشکی داده شد، که این مسئولیت هم از سال 88 تا 92 ادامه یافت و با توجه به اینکه در سال 1388 شلوغی ها و ناآرامی هایی در کشور و از جمله در فضای دانشجویی شکل گرفت، مشکلاتی برای ما به وجود آمد و از طرفی فضای دانشکده هم در محل جدید هنوز امکانات زیربنایی زیادی نداشت، یک مشکل دیگر هم این بود که در رتبهبندی دانشکده های پزشکی کشور رتبه دانشکده مناسب نبود و ما در رتبه هفتم کشور قرار داشتیم.
لذا با توجه به شرایط جدیدی که ایجاد شده بود، تلاش کردیم که این مشکلات را برطرف کنیم و اولین کاری که شخصاً انجام دادم، این بود که غیر از دو ساعتی که در طول هفته با دانشجویان درس داشتم، در باقی اوقات در فضای دانشکده بودم و تقریبا کل کار آموزشی و درمان را تعطیل کرده بودم، در شیفت عصر هم در کلینیک ویژه چنانچه آموزشی در سطح رزیدنتی بود با رزیدنت ها کار میکردم. خوشبختانه چند نفر از بهترین اساتید دانشگاه به کمک ما آمدند و در مسئولیت معاونین دانشکده خدمات قابل توجهی را داشتند که در واقع گزارش من هم بیشتر معطوف به زحمات و تلاشهای این عزیزان است.
با توجه به اینکه دانشکده پزشکی از نظر فضای فیزیکی تازه به مکان جدید منتقل شده بود و اطراف دانشکده زمینهای افتاده و بایر بود، آقای دکتر غضنفری که یکی از مدیران موفق دانشگاه بودند در قسمت مالی- اداری به کمک ما آمدند و این فضاهای سبزی که بحمدالله اکنون در اطراف دانشکده است، آسفالت فضای پیرامونی، همینطور تجهیزات پزشکی که مورد نیاز دانشجویان بود و آزمایشگاه مرکزی دانشکده را روبراه کردند، پس از آن دکتر درخشان به کمک ما آمدند و بخش تریا و بهسازی فضای دانشکده و مخصوصاً فضایی که مربوط به دانشجویان بود راه اندازی شد.
در بخش پزشکی عمومی، دکتر خواجه دلویی در ابتدای کار با ما همراه بودند که متاسفانه ادامه کار با ایشان میسر نشد و لذا از آقای دکتر بهاری کمک گرفتیم، ایشان یکی از مدیران موفق دانشگاه هستند و سابقه معاونت آموزشی در دانشگاه سیستان بلوچستان را داشتند و ما به عنوان معاون پزشکی عمومی این مسئولیت را به ایشان واگذار کردیم.
دکتر بهاری با خلاقیت و ذهن توانمندی که داشت کارهای اساسی را در آموزش پزشکی انجام داد و یکی از آنها ریفرم بود؛ چون در خیلی از دانشکدهها سبک آموزشی که برای دانشجویان پزشکی عمومی وجود داشت به صورت واحدهای مجزا از هم بود و در یکی- دو دانشگاه تهران ریفرم و ادغام دروس انجام شده بود، دکتر بهاری با جلساتی که با گروههای مختلف داشتند، ریفرم را آغاز کردند و به ویژه در قسمتهای بالینی فیزیوپات از حالت ترمی- سالی به حالت کورسی تبدیل کردیم و دروس در کل دوران فیزیوپات به صورت کورسی شد، در دوران علوم پایه هم درسها را ادغام کردیم تا دانشجویی که به عنوان مثال در مبحث ریه درس میخواند هم فیزیوپات و هم آناتومی و هم بیوشیمی را بخواند و قسمتهای مختلف را همزمان آموزش ببیند. آقای دکتر روشهای جدید ارزشیابی را مثل تحلیل آزمون و آزمون صلاحیت بالینی ( که بعداً کشوری شد) در انتهای پزشکی عمومی راه اندازی کردند، مقاومتهای زیادی برای راهاندازی این امور وجود داشت و در این قسمت زحمات زیادی کشیدند و الحمدالله گروه ارزشیابی که از وزارتخانه آمدند خیلی لذت بردند از سیستم آموزش پزشک عمومی و شرایطی که برای دانشجویان وجود داشت.
راه اندازی طب اورژانس و کارکرد موثر آن در زمان کرونا
در قسمت تخصصی، در طول این ۴ سال در خدمت دکتر آذرپژوه و دکتر رامین صادقی بودیم که ایشان بهترین اساتید دانشگاه و نفرات اول بورد و نفرات اول کنکور بودند. در این دوران ۴۰ رشته مقطع جدید راه اندازی شد و ظرفیت دانشجویان تحصیلات تکمیلی ۵ برابر شد؛ یعنی دقیقاً یک سوم به ظرفیت آموزشی دانشگاه در حیطه دانشکده پزشکی افزوده شد و یکی از مهمترین کارهایی که دکتر آذرپژوه زحمت کشیدند راهاندازی رشتههای مختلف؛ به ویژه طب اورژانس بود که برای اولین بار قرار بود راهاندازی شود و مشکلات زیادی وجود داشت. زمانی که ما کار را آغاز کردیم اساتید فقط مسئول تیم cpr بودند و هیچ درمانگاه یا بخشی نداشتند و جلسات متعدد با گروههای مختلف انجام شد، تا این رشته راهاندازی شود و در دوران کرونا این طب اورژانس بسیار خوب به مردم خدمت کرد و دانشجویان بیشترین رضایت را از این گروه دارند.
در حیطه معاونت پژوهشی در خدمت خانم دکتر خادم و استاد بسکابادی بودیم، کاری که در آنجا خیلی پیگیرش بودیم، مسئله ارزشیابی در دانشکده پزشکی بود. من با تکیه بر صحبت دکتر اکبر درخشان که معتقد بودند با ارزشیابی میتوان دانشکده را ارتقا داد و با استفاده از قانون ترفیع آمدیم فرایند ارزشیابی را در دانشکده راه اندازی کردیم، ارزشیابیها و نظر سنجی ها همه به صورت مجازی بود و اطلاعات پژوهشی و آموزشی اساتید را سعی کردیم در یک فرمت اینترنتی و آنلاین جمع آوری کنیم و در سایت دانشکده قرار داده شود.
در قسمت پژوهشی اطلاعات پژوهشی اساتید به راحتی جمع آوری و بارگذاری شد، اطلاعات کیفیت آموزشی به صورت نظرسنجیهایی که از کل دانشجویان داشتیم تهیه شد، ما آمدیم به کمک گروههای آموزشی Log book آموزشی را فراهم کردیم تا فعالیتهای آموزشی اساتید در آن بستر ثبت شود.
نتیجه این فرایندهای آموزشی آن شد که در حالیکه سال 88 تنها 80 نفر از اساتید از مجموع 500 استاد، مقاله ارائه می کردند در سال 1392 تعداد 420 استاد دارای شرایط ارتقاء داشتیم که هر یک سالی حداقل یک مقاله پژوهشی ارائه می کردند و این باعث شد که رتبه دانشکده از 7 به رتبه 3 کشوری ارتقا یابد .
خدمت بینظیر دیگری که دکتر صادقی در دانشگاه انجام دادند، این بود که پیشنهاد دادند تمام دستیارانی که فارغ التحصیل میشوند، حداقل یک فعالیت پژوهشی ارزشمند در قالب پایان نامه و مقاله داشته باشند؛ قبلاً دانشجو پایان نامهای داشتند که معمولاً از کتابها تهیه می شد و در واقع کاربرد مقالهای نداشت، برای اینکه سطح این فعالیت پژوهشی ارتقا یابد، باید کاری انجام میشد که هم ارزش پایان نامهای میداشت، هم ارزش مقالهای و هم ارزش پژوهشی. لذا کار ارزشمندی که دکتر رامین صادقی انجام دادند و خیلی برای آن زحمت کشیدند، فعالیتهای پژوهشی دستیاران بود، دستیاران قبل از آن اگر در آزمونهای آموزشی نمره قبولی کسب میکردند، فارغ التحصیل میشدند اما برای اینکه این دانشجویان در طول ۴ یا ۵ سال که در دانشکده بودند یک فعالیت پژوهشی شاخص داشته باشند، اعلام کردیم که رزیدنت به شرطی میتواند فارغ التحصیل شود که حداقل یک مقاله پژوهشی مناسب داشته باشد و برای اینکه این زیرساخت فراهم بشود، دکتر صادقی با نمایندگان آنان و خود دانشجویان وقت میگذاشتند و برنامهریزی میکردند و تلاش داشتند که حتی در منابع مختلف پذیرش شود.
راه اندازی 8 عنوان نشریه جدید در دانشکده پزشکی
در آن زمان تنها 4 مجله در دانشگاه علوم پزشکی فعالیت داشت، ما از اساتیدی که فعالیتهای پژوهشی خوبی داشتند درخواست کردیم که مجله راه اندازی کنند و خوشبختانه ۸ مجله جدید در همان زمان راه اندازی شد که علاوه بر این که برای پذیرش مقالاتشان کمک زیادی به اساتید و دستیاران بود، اعتبار پژوهشی دانشگاه را هم ارتقا می داد و در گروههای مختلف یک باب جدیدی از خدمات در دانشگاه باز شد.
در حوزه معاونت فرهنگی، دانشکده تقریباً جایگاه خاصی نداشت، اما با توجه به ساختاری که درست شده بود یک سری کارهای ارزشمند فرهنگی را آغاز کردیم و خدمت جدیدی راه اندازی شد. یکی از این کارها آن بود که دانش آموزانی که نفرات برتر کنکور بودند و رتبه زیر ۱۰۰ داشتند و یا برتر المپیاد بودند، آنها را در قالب یک جشن به دانشکده دعوت میکردیم و شرایط دانشکده را و امکانات و موقعیتی که وجود دارد را برای آنها بازگو میکردیم که خوشبختانه در طول سه سالی که این کار انجام شد با توجه به اینکه سابقاً دانشجویان بیشتر راغب بودند که دانشگاههای تهران را انتخاب کنند، بعد از این برنامه آنها تمایل پیدا کردند که به دانشکده پزشکی مشهد بیایند و ۲۰ نفر از دانشجویان استعدادهای درخشان به دانشکده پزشکی مشهد آمدند و در اینجا در خدمت آنها بودیم.
دانشجویانی که وارد بالین میشدند هم برای آنها جشن روپوش سفید یگرفتیم و شرایط فرهنگی و شرایط اخلاقی که در کار بالین نیاز است را در قالب جشن روپوش سفید معرفی میکردیم و جشنهای فارغ التحصیلی هم که دانشجویان معمولاً خودشان در رستورانها برنامهریزی میکردند، را در قالب یک محیط فرهنگی و با دعوت از اساتید پیشکسوت به عنوان سخنران و کسی که سوگند نامه را میخواند سر و سامان بهتری دادیم و از آن حالت کمتر فرهنگی خارج شد. سه تن از اساتید بزرگواری که در حیطه فعالیتهای فرهنگی- دانشجویی به من کمک کردند، دکتر مهدوی پارسا، دکتر حسینی نژاد و دکتر ابراهیمزاده بودند. همچنین دو نفر از بزرگوارانی که در فرایندهای دانشکده کمک کردند آقایان دکتر سیما و دکتر شعیبی بودند که در قسمتEdo دانشکده، هم در قسمت ریفرم و هم لاک بوک الکترونیک، در قسمتهای ارزشیابی فعالیتهای کیفی اساتید و فعالیتهای کمّی آموزشی اساتید خیلی برنامههای خوبی داشتند و کار از آن حالت کاغذی خارج شد و به صورت الکترونیک درآمد، که هم برای ترفیع و هم ارتقای اساتید مفید بود.
خانم دکتر ناظمیان هم در خیلی از جشنهایی که جذب دانشجویان نخبه انجام میشد، کمک کردند و جناب استاد وارسته به عنوان استاد مشاور، واحد استاد مشاور را برای کمک به دانشجویانی که آسیبپذیر و مشکلدار بودند راه اندازی کردند و کمکهای شایانی را به این دانشجویان داشتند.
دکتر خواجوی و دکتر نعمتی هم در قسمت دانشجویان تحصیلات تکمیلی قبول زحمت کردند و علاوه بر اینکه چند رشته مقطع جدید راهاندازی شد، در قسمت تحصیلات تکمیلی و علوم پایه دانشکده پزشکی در اصلاح فرایندها خیلی موثر بودند؛ به ویژه در معادل سازی فعالیتهای آموزشی اعضای هیئت علمی؛ البته دکتر خواجوی از قبل آغاز کرده بودند اما این موضوع در دوران من هم ادامه یافت و زحمات شبانه روزی که دکتر داشتند به ویژه در قسمت علوم پایه که فعالیتهای آموزشی اساتید ثبت و ارزشیابی می شد، خدمت بسیار درخشانی داشتند؛ به لحاظ اینکه خدمات اساتید نمود یابد و در ارزشیابی و ارتقا و حق الزمه آنها اثرگذار باشد.
برای فرایندهای دفاع از پایان نامه یک سالن را مجهز کردیم ویژه ی جلسات دفاع که هم از نظر شکل ظاهر و هم فرایند دفاع از پایان نامه به صورت استاندارد باشد. عکسهای اساتید پیشکسوت دانشگاه را در تالار نصب کردیم و خلاصه سعی کردیم فضایی مناسب فعالیتهای آکادمیک باشد. فرایندهای انتخاب پایاننامه دانشجویان و جلسات دفاع آنها تسهیل شد و در قسمت تحصیلات تکمیلی ظرفیت پذیرش دانشجویان ۵ برابر شد. با توجه به اینکه کار آموزشی یک کار تیمی است بدون حمایت ریاست دانشگاه و روسای بیمارستانها و همکاری مدیران گروهها واقعاً نمیتوانستیم موفقیت در انجام خدمت را داشته باشیم.
راه اندازی مراکز پیوند اعضاء در دانشگاه علوم پزشکی مشهد
معاونین آموزشی و پژوهشی دانشگاه در این دوران خیلی کمک کردند، یکی از کارهای ارزشمندی که مخصوصاً آقای دکتر شبستری روی آن تاکید داشتند راه اندازی مراکز پیوند اعضاء بود که خوشبختانه با راه اندازی بیمارستان منتصریه این فرایند آغاز شد و پیوند قلب، کبد، پیوند مغز استخوان و سلولهای بنیادی و غیره هم پس از آن محقق شد و لازم است که از خدمات دکتر علی اکبریان در پیوند کبد، دکتر عباسی در پیوند قلب و دکتر قاسمی در بحث پیوند مغز استخوان و سلول های بنیادی تشکر کنم. قطعا حمایت همه جانبه ریاست و معاونان دانشگاه و کل سیستم وجود داشت که این خدمت راهاندازی شد و پس از ۱۰ سال بیش از ۱۰۰ مریض پیوند قلب و پیوندهای کبد و پیوند مغز استخوان و سلولهای بنیادی را داریم که همچون تاج درخشانی بر سر دانشگاه میدرخشد.