گفتگو با اولین دارنده پست داک مامایی در ایران؛افتخار به مادری ورای استادی

0194.jpg - 96.02 kBوقتی از خردسالی یک درمیان «خانوم قابله» صدایش می زدند، شاید فکرش را هم نمی کردند که این عبارت نه چندان جدی، به واقعیت بپیوندد و آینده دخترکشان را رقم بزند آن هم به بهترین شکل ممکن؛ تا جایی که نه تنها ماما شود بلکه این رشته را تا بالاترین سطوح ادامه داده و جزو اولین نفرات بورسیه مامایی برای گذراندن دوره پست دکتری در خارج کشور، قرار گیرد. بعد هم به عنوان استاد تمام گروه بهداشت باروری و مامایی دانشکده پرستاری مامایی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد مشغول خدمت شود؛ اما این ها به آسانی حاصل نشده و دکتر خدیجه میرزایی بهای بسیاری برایش پرداخته است که در ادامه از چند و چون آن می گوید.

آرزویی که آینده ام را ساخت/ تولد هر نوزاد، تولد زندگی‌ست

"قابله" یا همان معادل قدیم واژه "ماما"، به معنای قابلیت داشتن برای همراهی مادر حین زایمان است و اینطور که دکتر میرزایی تعریف می کند، قابلة مادرش برای تولد او (به عنوان چهارمین فرزند خانواده)، آنقدر خوش اخلاق و مهربان بود که مادر از همان زمان آرزو داشت دخترش هم مثل او شود؛ هم قابله هم خوش خلق؛ «این آرزو آنقدر پررنگ بود که سایر اعضای خانواده نیز به شوخی مرا خانوم قابله صدا می زدند، البته خودم هم ذاتا به رشته های پزشکی علاقه خاصی داشتم ولی تلقین اطرافیان بی تاثیر نبود و ناخودآگاه ذهنیت مرا به سمت این رشته ها سوق داد؛ به حدی که کلاس چهارم، بدون داشتن تصویری واضح از رشته مامایی، انشایم را با موضوع تحصیل در این رشته نوشتم اما بعد تا انتخاب رشته دبیرستان، بیشتر با این رشته آشنا شدم و علاقه ام به نوزادان هم بیشتر؛ تا امروز که تولد هر نوزاد برایم، تولد زندگی است و نه تنها تکراری نشده بلکه هر بار حسی جدید و خیلی خوب به من هدیه می دهد.»

رشته ای که رویای مادر و انتخاب و علاقه خودم بود

اولین چالش جدی در مسیر تحصیلی دکتر میرزایی، آزمون ورود به دانشگاه بود که هنوز هم پس از چهل سال همچنان برای جوانان چالش محسوب می شود اما آن زمان یعنی در دهه 60 با توجه به تعداد کم دانشگاه ها و ظرفیت پذیرش، رقابت بسیار دشوارتر بود؛ «خودم خودجوش درس می خواندم و هیچ وقت نشد کسی مرا توصیه یا اجبار کند بنابراین تا زمان کنکور، همیشه جزو شاگردان ممتاز بودم؛ با این وجود به خاطر ظرفیت پایین پذیرش کنکور، برای قبول شدن باید تلاش مضاعفی می داشتیم؛ شبانه روز آنقدر درس می خواندم که سر مطالعه خوابم می برد و برخلاف روال مرسوم، اطرافیان می گفتند بس است اینقدر خودت را اذیت نکن! گاهی هم کلاس کنکور می رفتم ولی نه مستمر و فشرده؛ ترجیح می دادم مباحث را سر کلاس مدرسه یاد بگیرم تا در موسسات کنکور. هرچند اولویتم پزشکی بود ولی بعدها متوجه شدم برای خانم ها خیلی مشغله و درگیری دارد بنابراین سال65 در رشته مامایی وارد دانشگاه علوم پزشکی مشهد شدم؛ رشته ای که هم رویای مادرم بود هم انتخاب خودم و واقعا دوستش داشتم».

  فصلی جدید در زندگی خانوادگی و تحصیلی؛ از ازدواج تا بورس استرالیا

پس از اتمام مقطع کاردانی، برای گذراندن دوره طرح، عازم فردوس شد در حالی که همزمان با اشتغال، برای آزمون کارشناسی نیز مطالعه می کرد؛ سال 68 هنوز دوره طرح تمام نشده بود که با پذیرش در کنکور کارشناسی، وارد دانشگاه علوم پزشکی کرمان شد و طرح این مقطع را نیز در یکی از بیمارستان های شهر طبس گذراند اما از آنجا که علاقه اش به رشته مامایی بی اندازه بود، باز هم دست از مطالعه نکشید و سال 71 تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد را در دانشگاه تربیت مدرس آغاز کرد؛ آغاز یک فصل جدید در زندگی خانوادگی و تحصیلی. خودش در این باره می گوید: «سال 74 همزمان با اتمام دوره کارشناسی ارشد با یکی از هم دانشگاهی ها ازدواج کردم که یک مرحله جدید در همه ابعاد زندگی ام را رقم زد؛ من و همسرم از سال 75 تا 79 به عنوان عضو هیئت علمی به ترتیب در دانشگاه های علوم پزشکی و صنعتی شاهرود مشغول کار شدیم در عین حال همچنان علاقمند به ادامه تحصیل بودیم تااینکه همسرم، بورسیه و اوایل سال 79 برای مقطع دکترا عازم استرالیا شد. من هم تلاش کردم با اخذ بورس همراه از وزارت بهداشت، به استرالیا بروم اما از انجا که جزو اولین نفرات بورس مامایی بودم، خیلی سخت می گرفتند و با وجود فرزند کوچک، ده ها بار به وزارت مراجعه کردم تا بالاخره موافقت شد و اواخر سال 79 به همسرم پیوستم.»

غریب اما موفق  

تحصیل در کنار دو نقش مهم همسری و مادری آن هم در خارج از کشور و مسائل خاص غریب بودن و...، کار آسانی نیست ولی دکتر میرزایی این دوران را هم با موفقیت پشت سر گذاشت؛ «تا سال 84 ساکن استرالیا و دانشجوی دکترای دانشگاه QUT بودم؛ پسر دومم نیز آنجا متولد شد در حالی که خودمان بودیم و خودمان اما هرچه بود به بهترین نحو ممکن گذشت و نه تنها خدشه ای به تحصیلم وارد نشد بلکه رساله ام بین چند هزار رساله دانشگاه جزو برترین ها(هایلایت ها) قرار گرفت، به همین دلیل، توانستم توصیه نامه استاد راهنمایم را دریافت کنم که به واسطه آن درخواستم برای جایزه بین المللی اسکالرشیپ و دوره Post Doc، پذیرفته شد. به این ترتیب دو سال پس از بازگشت به ایران، سال 87 دوباره به استرالیا رفتم و طی مدت شش ماه پروژه تحقیقاتی ام را تحویل دادم و برگشتم. آن زمان در ایران برای رشته ما پست داک تعریف نشده بود و بااینکه جزو اولین نفرات دارای پست داک مامایی در ایران بودم، آخرین درجه تحصیلی ام، همان دکترا ثبت شد (من پست داک فلوشیپ مامایی بودم در حالی که در ایران فلوشیپ صرفا برای رشته های بالینی تعریف شده بود، به همین دلیل مدرک من ارزشیابی نشد)».

به خاطر وطنم/ ریشه ما اینجاست/ رفاه هست ولی آرامش نه

می پرسم چرا برگشتید آن هم وقتی درجه علمی پایین تر در انتظارتان بود و درست همان روزها تب مهاجرت در ایران بالا گرفته بود و اغلب جوانان خصوصا در رشته های پزشکی آرزوی خروج از کشور را داشتند؟ بی درنگ پاسخ می دهد: «به خاطر فرزندانم و به خاطر وطنم؛ خدمت به مردمم بهترین انگیزه بود و چیزی جایگزینش نمی شد؛ ریشه ما اینجاست، هیچ کجا وطن نمی شود، برای همین با اینکه شرایط ماندن در خارج با بهترین امکانات فراهم بود، برگشتم. اغلب دانشجویان همین سوال را می پرسند اما قاطعانه پاسخ می دهم رفته ها پشیمان اند، هیچ جا ایران نمی شود؛ با آن فرهنگ و تاریخ قوی و غنی؛ اگر افراد بتوانند بمانند هم برای خودشان و هم کشورشان بهتر است. متاسفانه تصویر درستی از کشورهای غربی برای ما ترسیم نشده است؛ آنجا برای درامد بیشتر باید سخت کار کرد و نهایتا بخش زیاد این درآمد برای مالیات هزینه می شود. پروژه پست داکم درباره خانم های ایرانی مقیم استرالیا بود که نتایج نشان داد با وجود رفاه مناسب، مشکلات زیادی دارند؛ از دلتنگی و افسردگی تا نبود حمایت اجتماعی، شهروند درجه2 بودن و مشکلات هویتی فرزندان. ایرانی ها پس از مدتی به علت تفاوت های فرهنگی، خواه ناخواه ایزوله و منزوی می شوند. از طرفی باید دقت کنیم که جوانان مهمترین سرمایه هر کشور هستند بنابراین لازم است بیشتر شنیده شوند؛ پای درددلشان بنشینیم، ببینیم فقط به خاطر مسائل مالی قصد مهاجرت دارند یا مساله چیز دیگری است؟»

سی سال مجاهدت علمی و آموزشی با رویکرد جامعه محور/ از اختراعات تا پژوهش های کاربردی

دکتر میرزایی پس از بازگشت به ایران، مجدد در دانشگاه علوم پزشکی شاهرود مشغول کار شد تا سال 90 که به علوم پزشکی مشهد انتقال یافت و حالا در مجموع حدود سی سال سابقه تدریس دارد. او که سال 87 بعنوان مامای نمونه کشور معرفی شده و سابقه مدیریت گروه رشته بهداشت باروری در دانشگاه شاهرود و 15 سال عضویت بورد تخصصی رشته بهداشت باروری، تصمیم گیری و سیاستگزاری رشته مامایی در دانشگاه های شاهرود و مشهد را در کارنامه حرفه ای خود دارد، با توجه به اولویتی که برای خانواده قائل بود، پیشنهاد مسئولیت های دولتی ولو در سطح وزارت را رد کرده و همچنان در زمینه های آموزش و پژوهش مشغول خدمت است اما به سبک خاص خود و با رویکرد کاربردی بودن و جامعه محوری؛ «به منظور تقویت ارتباط دانشجویان با مردم و آشنایی با مسائل واقعی، معمولا آن ها را برای کارورزی به مساجد و فرهنگسراها می برم تا از نزدیک آموزش مادران را تجربه کنند. در کارهای تحقیقاتی نیز چه برای خودم و چه دانشجویان، سعی می کنم سراغ موضوعات کاربردی بروم هرچند هزینه بر هستند و حمایت بیشتری می طلبند؛ مثلا اختراع داروی گیاهی برای کاهش علائم یائسگی با همکاری دکتر بدیعی و دکتر حسینزاده که می توان گفت داروی جایگزین برای داروی HRT و نوعی هورمون تراپی بی عوارض است و سال 95 به ثبت رسید. همچنین کشف "کاربرد روغن عنصل در رابطه زناشویی" در قالب پایان نامه کارشناسی ارشد یکی از دانشجویانم که مجوز فروش و تجاری سازی گرفته و در بازار موجود است. پژوهش بعدی، درباره سلامت معنوی است که بااینکه از ابعاد مهم سلامت به شمار می رود، کمتر مورد توجه قرار دارد؛ در قالب پایان نامه یکی از دانشجویان، برای اولین بار، در حال بررسی ارتباط بین سلامت معنوی و باروری در دانشجویان دارای فرزند هستیم. یکی از دانشجویانم در مقطع PHD هم در حال تولید اپلیکیشن برای ارائه مشاوره جنسی و دانشجوی پست داکم که اولین دانشجوی پست داک مامایی در ایران (در زمینه سلامت باروری و جنسی) به شمار می رود نیز، مشغول طراحی وبسایت برای ارائه خدمات و مشاوره زناشویی به زوجین می باشند. پایان نامه خودم در مقطع دکترا نیز درباره طراحی برنامه ای برای افزایش فعالیت فیزیکی در خانم های یائسه بود.»

ضرورت انجام پژوهش های بومی برای پاسخ به مسائل جامعه

80مقاله در زمینه سلامت زناشویی و کتابی در دست تدوین، از دیگر دستاوردهای علمی دکتر میرزایی است؛ از دیدگاه او ضرورت دارد اساتید باتجربه، در زمینه تخصص خود قلم بزنند خصوصا در قالب کتاب که ماندگاری و بهره وری بیشتری نسبت به مقاله دارد اما در حال حاضر، با توجه به معیارهای امتیازبندی هیئت علمی، چون امتیاز کتاب کمتر است، اساتید اغلب به نگارش مقاله روی می آورند. این در حالیست که غیربومی بودن منابع کتاب های موجود (اعم از تالیف یا ترجمه) و تطابق نداشتن محتوای آن ها با فرهنگ ما، موجب عدم کارآیی آن ها در حل مسائل جامعه شده است (مثلا منابع غربی، خودارضایی را یک راه درمان می دانند در حالی که نه با شرع و نه عرف ما سازگار نیست).

آموزش زمانی موفق و موثر خواهد بود که مبتنی بر فرهنگ و نیاز جامعه باشد/ بهداشت باروری هنوز جایگاه آکادمیک خود را پیدا نکرده است

این استاد پیشکسوت همچنین معتقد است آموزش زمانی موفق و موثر خواهد بود که مبتنی بر فرهنگ و نیاز جامعه باشد؛ در واقع اگر آموزش مبتنی بر پژوهش های بومی باشد، متون آموزشی غنی تر و پویاتر نسبت به مسائل جامعه خواهیم داشت؛ به عنوان مثال، پژوهش های متعددی که درباره سلامت زنان صورت می گیرد، باید مبنای آموزش در کلاس ها قرار گیرد تا به شناخت و حل مشکلات سلامت زنان منتهی شود اما اکنون که آموزش ها برمبنای فرهنگ خودی نیست، کمتر می تواند دردی را دوا کند؛ «در حوزه  سلامت، نسبت به گذشته پیشرفت خوبی داشته ایم مانند کاهش مرگ ومیر مادران که از شاخص های توسعه یافتگی کشورها و در راستای اهداف توسعه پایدار در سطح بین المللی به شمار می رود اما سایر حوزه های سلامت نیز نیازمند توجه و رشد(به ویژه بر مبنای مطالعات بومی) است؛ مانند سلامت روابط زناشویی که ضعف آن، تزلزل بنیان خانواده و افزایش طلاق را به دنبال داشته و دارد؛ در این زمینه شاید همایش ها و پایان نامه های زیادی داشته باشیم اما خروجی آن ها کمتر کاربردی و عملیاتی شده است. به عبارت دیگر در دو بخش آگاهی خانواده ها نسبت به تربیت جنسی و سیاستگزاری درست در این عرصه، دچار ضعف هستیم غافل از اینکه سلامت جنسی، لازمه سلامت باروری، سلامت خانواده و سلامت جامعه است. یادم هست وقتی از استرالیا به عنوان اولین یا دومین دکترای بهداشت باروری وارد ایران شدم، همراه همکارانم خیلی تلاش کردیم تا تابوهای نادرست، شکسته و مقطع دکترای این رشته راه اندازی شود که شکر خدا شد اما هنوز پس از حدود دودهه، مفهوم و جایگاه این رشته درست جانیفتاده و صحبت ازا ین موضوع چه در مراکز تصمیم گیری و چه در جامعه ما نوعی تابو است؛ با وجود ضرورت روزافزون بازنگری در محتوای آموزشی و طرح درس ها، هنوز مقاومت وجود دارد. از سوی دیگر لازم است بحث و اختلاف موجود میان روانشناسان و پزشکان متخصص زنان در زمینه بهداشت باروری مرتفع شود تا بتوانند در قالب کارهای گروهی و به دور از افراط و تفریط، در خدمت سلامت خانواده و جامعه باشند.»

ضرورت تقدم آموزش و پژوهش بر درمان/ سیاستگزاری و برنامه ریزی باید مبتنی بر پژوهش باشد

دکتر میرزایی ضمن انتقاد از عدم توازن رابطه میان آموزش، پژوهش و درمان در دانشگاه های علوم پزشکی، آموزش را بر دو حوزه دیگر مقدم می داند چراکه زمینه ساز پیشگیری است؛ «از طریق آموزش صحیح و به موقع است که می شود فرهنگسازی و باورهای افراد را اصلاح کرد بنابراین ضمن حفظ ارتباط سه عرصه آموزش، پژوهش و درمان، اولویت باید با آموزش باشد هرچند آموزش و پژوهش از هم جدا نیستند؛ پژوهش باید در راستای تقویت آموزش و مکمل آن باشد. در بسیاری از کشورها، پایان نامه ها بر اساس نیازهای بهداشتی و سلامتی تعیین موضوع می شود و تعیین گرند اساتید نیز بر همین اساس صورت می گیرد ولی در کشور ما پایان نامه ها یا موضوعات غیرکاربردی دارد یا اگر کاربردی باشد، هزینه زیادی را به پژوهشگر تحمیل می کند. این در حالیست که اگر سیاستگزاری و برنامه ریزی در وزارتخانه مبتنی بر شواهد باشد، مشکلات نظام سلامت تا حد زیادی رفع می شود؛ آن پیوندی که باید میان سیاستگزاران و پایان نامه ها وجود داشته باشد، نبوده و نیست؛ گزارش پایان نامه ها باید به وزارتخانه ارسال و تایید شود؛ وقتی دانشجوی دکترای ما برنامه ارتقای سلامت مادران را طراحی می کند، انتظار می رود وزارت بهداشت از آن استقبال و حمایت کند ولی یا این اتفاق نمی افتد یا آنقدر روندش کند و فرسایشی است که دانشجو پشیمان می شود و ترجیح می دهد بی دردسر مقاله ارائه دهد.»

تلاش برای معرفی وجهه علمی کشور در سنگر معاونت بین الملل

این بانوی خستگی ناپذیر که در کنار امور علمی و پژوهشی، در کلینیک ویژه دانشگاه علوم پزشکی مشهد مشاوره سلامت زناشویی و باروری ارائه می دهد، مسئولیت معاونت روابط بین الملل دانشکده پرستاری و مامایی را نیز بر عهده دارد و در این زمینه معتقد است: «روابط بین المللی علمی، مهمترین ابزار توسعه علمی و لازمه پیشرفت پایدار کشور است؛ طی سفرهای متعددی که به عنوان سخنران مدعو یا برای شرکت در همایش ها به کشورهای مختلف داشتم متوجه شدم جایگاه علمی کشورمان آنگونه که باید برای دنیا شناخته شده نیست از این رو همه تلاشم در معاونت برای ارتقای ارتباط با اساتید بین المللی حوزه پرستاری مامایی و شناساندن وجهه علمی واقعی کشور در این حوزه است».

مادری ورای استادی

دکتر میرزایی، حالا در 58 سالگی، استاد تمام دانشگاه است اما فارغ از این جایگاه، به اقتضای رشته اش به واقع مادری می کند؛ نه فقط برای نوزادان بلکه برای همه، از خانه تا دانشگاه؛ «استاد نباید فقط به فکر آموزش درسی باشد بلکه نسبت به سایر آموزش های اخلاقی و رفتاری نیز که توسط استاد منتقل می شود لازم است توجه داشته باشیم؛ وقتی دانشجو بداند استاد فراتر از درس، حواسش هست که او مادر یا بی سرپرست یا شاغل و... است و متناسب همین شرایط با او مدارا می کند یا گاهی پای صحبتش می نشیند، سر ذوق و شوق می آید، بهتر مشارکت می کند و بسیاری از مسائل با همین توجه و بهادادن به دانشجو حل می شود.»

مادرانه با دانشجویان؛ ازدواج و فرزندآوری را در اولویت قرار دهید

 سر کلاس همیشه به دانشجویان خصوصا مجردها توصیه می کند یک جانبه و صرفا در زمینه درسی پیشرفت نکنند و ازدواج خوب و موفق و فرزندآوری را در اولویت قرار دهند؛ به ویژه خانم ها که توانایی دارند در کنار تحصیل، زندگی مشترک موفقی نیز داشته باشند. در مسیر تحصیل و انتخاب رشته نیز توجه داشته باشند که عامل پیشرفت واقعی، علاقه و پشتکار است بنابراین اگر به رشته ای علاقه ندارند، صرف بازارکار یا درآمد و جایگاه اجتماعی آن وارد نشوند.

مشکلات، انسان را شکوفا می کند/ کاش فرزندان بیشتری داشتم

او فراز و نشیب سه عرصه مهم نقش آفرینی خود یعنی مادری، همسری و استادی را با جمله کوتاه و پرمعنای «سخت ولی شیرین بود»، جمع بندی می کند و ضمن تشکر از حمایت همسر و والدین خود می گوید: «مشکلات زندگی سبب می شود افراد بیشتر به توانایی خود پی ببرند و شکوفا شوند؛ به عنوان مثال دانشجویانی که مادر هستند نسبت به دیگران برنامه ریزی و مدیریت بهتری در زندگی و زمان دارند. یکی از حسرت هایم در گفتگو با جوانان و دانشجویان این است که کاش فرزندان بیشتری داشتم؛ ما خانم ها معمولا در جوانی درگیر کار و تحصیل و .. هستیم غافل از اینکه هیچ چیز جای فرزند را نمی گیرد. در عین حال خوشحالم که در خدمت مادران و فرزندانشان هستم و رضایت شغلی ام در همین است نه ارتقا و جایگاه اجتماعی.»

  دکتر میرزایی در پایان با اشاره به خاطره شیرین سفر اربعین، آن را بهترین سفر خارجی اش توصیف و ابراز امیدواری می کند که بتواند به زودی از نگاه مردم شناسی، آن همه شور و شوق و میزبانی تمام عیار مردم عراق را در قالب کتاب به نگارش درآورد.


IMAGE

شعار سال 1403 : جهش تولید با مشارکت مردم

تاریخ بروز رسانی :

دوشنبه, ۲۴ دی ۱۴۰۳