گفتگو با جمعی از اساتید گروه فارماکولوژی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
- بازدید: 391
پنجم شهریورماه سالروز ولادت حکیم نامی زکریای رازی و روز داروساز، فرصتی ارزشمند است در پاسداشت تلاشها و مجاهدتهای علمی و عملی جامعه فرهیخته داروسازان که به عنوان یکی از اصلی ترین حلقه های زنجیره درمان، نقشی محوری را در ارائه خدمات نظام سلامت و تکمیل پروسه درمان بیماران ایفا می کنند. بدون شک پیشرفتهای چشمگیر کشور ما در عرصه درمان، مرهون این شخصیت های علمی وارسته است که با تلاشی مستمر و متعهدانه ،تلخی دارو را به شهد شیرین درمان بیماران مبدل میسازند. دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی مشهد نیز یکی از مجموعه های پرافتخاری است که متخصصین پرتلاش آن با انجام فعالیت های آموزشی، پژوهشی و درمانی شاخص، در رویدادهای علمی- پژوهشی داخلی و خارجی خوش درخشیده اند و هم اکنون این دانشکده مفتخر به حضور بیشترین تعداد دانشمندان یک درصد برتر دانشگاه علوم پزشکی مشهد است،پایگاه خبری وبدا ضمن تبریک روز داروساز و به پاس تکریم و تقدیر از همت بلند متخصصین حوزهی داروسازی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد، گفتگویی با چند تن از اساتید برجسته گروه فارماکولوژی داشته که شرح آن را در ادامه می خوانید:
*وبدا: ضمن سپاس از قبول دعوت اساتید ارجمندی که در این جلسه حضور دارند، آقای دکتر پارسایی به عنوان استاد پیشکسوت گروه فارماکولوژی لطفاً بیوگرافی مختصری از خود عنوان بفرمایید؟
من دکتر حیدر پارسایی، متولد شهرستان قائن هستم، دوران تحصیل مدرسه را در زادگاهم گذراندم و با توجه به اینکه در آن زمان محدودیتهای خاصی وجود داشت و دانش آموزان در مقطع دبیرستان، تنها میتوانستند در رشته تجربی تحصیل کنند من هم دیپلم را در این رشته أخذ کردم.
در سال ۵۳ که برای اولین بار در کنکور شرکت کردم، به دلیل کمبود اطلاعات و آگاهی نسبت به رشتههای دانشگاهی، به صورت اتفاقی رشتهها را انتخاب کردم و پس از اینکه نتایج کنکور اعلام شد، یکی از دوستان به من گفتند که نام شما در روزنامه اعلام شده و در دانشگاه پذیرفته شدهاید پرسیدم در چه رشتهای؟ گفت: رشته جغرافیا!... اما این انتخاب برای من غیر منتظره بود و فکر کردم، شاید اشتباهی رخ داده است، اما پس از آنکه خودم نتایج را مشاهده کردم، دریافتم که در رشته جغرافیا در شهر تبریز پذیرفته شدهام و به این ترتیب برای ثبت نام از شهر خودم به تبریز رفتم و تحصیل را در همین رشته آغاز کردم، در همان ترم نخست، اعتصابات و شلوغیهایی در دانشگاه رخ داد که به همین دلیل دانشگاه تعطیل شد و من بعد از ترم اول به زادگاهم برگشتم، با توجه به اینکه در آن فاصله زمانی کاری نداشتم تصمیم گرفتم دوباره در کنکور شرکت کنم، این بار دیگر میدانستم که چه رشتهای را باید انتخاب کنم و در واقع انتخابم از روی اطلاعات و آگاهی بود و خوشبختانه در رشته داروسازی مشهد پذیرفته شدم و در سال ۵۴ به دانشکده داروسازی مشهد آمدم.
این فرایند تا سال ۵۷ و وقوع انقلاب ادامه یافت که مجدداً دانشگاه ها تعطیل شد و دانشجویان دانشگاه مشهد برای تکمیل دوره، پس از انقلاب فرهنگی در دانشگاههای دیگر تقسیم شدند تا دوره تکمیلی و پایان دوره را بگذرانند، من هم به دانشگاه اصفهان منتقل شدم و حدود ۲ سال در آنجا تحصیل کردم و در نهایت سال ۶۲ در این رشته فارغ التحصیل شدم.
*وبدا: پس از اتمام تحصیل چه برنامه ای داشتید؟
در همان سال 62 به مشهد آمدم و درخواستهایی به دانشگاه دادم، اولین درخواست را به گروه سم شناسی دادم که آقای دکتر بلالی مدیر گروه بودند، مصاحبه حضوری و مدارک را هم ارائه دادم که در نهایت پذیرفتند در این گروه مشغول به کار شوم و دوره خدمت سربازی را در دانشگاه بگذرانم. پس از آن صحبتی بین آقای دکتر بلالی و خانم دکتر بهروش شد که در نتیجه آن مقرر شد من به گروه فیزیو فارماکولوژی ملحق شوم و در آنجا فعالیت های خود را آغاز کنم.
*وبدا: آقای دکتر بروشکی شما حدود سه دهه در گروه فاموکولوژی خدمت کردهاید، شرایط آن زمان و هم اکنون را چطور ارزیابی و مقایسه میکنید؟
من در سال ۶۶ از رشته داروسازی در دانشکده مشهد فارغ التحصیل شدم و طرحم را در استان کرمان؛ شهرستان بم بودم و پس از آن با ارائه درخواستی به مشهد آمدم و در محضر آقای دکتر پارسایی در گروه فارماکولوژی فعالیت داشتم و اینکه در سالهای ۶۳ و ۶۴ دانشجوی اساتید بزرگ، سرکار خانم دکتر فیروزیان و آقای دکتر پارسایی بودم و در سال ۶۸ مدیر گروه فارماکولوژی شدم.
در آن سال ها بخاطر دارم که کلاسها بسیار پرجمعیت بود و تمام جلسات درس در آمفی تئاتر، تالار شهید چمران و یا در تالار هاشمینژاد بیمارستان امام رضا(ع) برگزار میشد و اگر بخواهیم شرایط کنونی و گذشته را مقایسه کنیم واضح است که اکنون امکانات و پیشرفتها بسیار زیاد شده؛ ضمن اینکه دانشجویان هم متفاوت و خیلی باهوشتر هستند و مقداری ناسازگارتر... البته این کلمه بار منفی ندارد، بلکه زمان تغییر کرده و دانشجویان بیشتر پرسشگر هستند و هر پرسشی که دارند باید با منطق به آنها پاسخ داد. دنیای اطلاعات و دسترسی آزاد به دانش باعث شده که دانشجویان پیش از استاد بعضی مطالب را بیاموزند و حتی با استاد بحث هم میکنند و به نوعی استاد را هم به چالش میکشند و مطالبهگر هستند؛ البته در گذشته همچنین دانشجویانی بودند اما کمتر.
*وبدا: آقای دکتر موسوی به عنوان مدیر گروه فارماکولوژی بفرمایید که در حال حاضر در این گروه چند استاد و عضو هیئت علمی وجود دارد و چند دانشجو؟
در حال حاضر ۶ عضو هیئت علمی داریم که اخیراً یک عضو هیئت علمی هم اضافه شده و گروه ۷ استاد هیئت علمی دارد. ما چند نوع دانشجو داریم، یکی از رسالتهای ما تدریس فارماکولوژی برای همه دانشجویان علوم پزشکی مشهد است؛ از جمله دانشجویان پزشکی، پرستاری، هوشبری و...،طیف بعدی دانشجویان تخصصی هستند که در حال حاضر دو دانشجوی phd را پذیرش کردهایم و طی هفتههای آینده کار خود را آغاز خواهند کرد
*وبدا: خانم دکتر فیروزیان لطفاً یک بیوگرافی مختصری از خود عنوان بفرمایید؟
من اولین دوره کنکور سراسری بودم که در سال ۴۹ در دانشگاه پذیرفته شدم. در آن سال دانشگاه مشهد ۳۰۰ دانشجو گرفت که همگی به مرکز تعلیمات رفتند و در آنجا یک سال دوره عمومی را گذراندند و در سال دوم انتخاب رشته میکردند. با توجه به اینکه دوره پزشکی عمومی در آن زمان ۷ ساله بود و من مایل بودم که زودتر دوره تحصیلم را به اتمام برسانم، رشته داروسازی را که در آن زمان ۴ ساله بود انتخاب کردم، در سال سوم همه دانشجویان اعتصاب و اعتراض کردند که چرا دانشگاه مشهد تنها لیسانس میدهد و ما باید مطابق دانشگاههای دیگر دکترا داشته باشیم و به این ترتیب یک سال اعتراض دانشجویان طول کشید. در آن زمان با توجه به اینکه من ازدواج کرده بودم و باردار بودم، اصلاً تمایل نداشتم که دوره داروسازی دکترا بشود، اما به هر حال این موضوع تصویب شد و ما اولین فارغ التحصیلان رشته داروسازی با درجه دکترا بودیم.
سال ۵۶ اولین دوره فارغ التحصیلی دانشجویان در دانشکده داروسازی مشهد انجام شد و بعد تقاضای استخدام در دانشگاه مشهد را دادم که پذیرفته شد و من از اردیبهشت ۵۷ کارم را در بخش فارماکولوژی و فیزیولوژی آغاز کردم. در آن زمان بیوفیزیک و بیوشیمی و فارماکولوژی و فیزیولوژی همگی یک گروه بودند و مدیر گروه آقای دکتر قهرمان بودند و قبل از ایشان آقای دکتر اژدری و رئیس بخش ما آقای دکتر دارابی بودند. با توجه به وقوع انقلاب اسلامی مدتی دانشگاهها تعطیل شد و ما به بخشهای مختلف و داروخانهها منتقل شدیم تا اینکه مجدداً کلاسها و آموزش آغاز شد.
*وبدا: آقای دکتر پارسایی از اقدامات مهم گروه در آن زمان که شما حضور داشتید بفرمایید؟
در ابتدای شروع به کارم در گروه چهارگانه فیزیولوژی، فارماکولوژی، بیوفیزیک و بیوشیمی در سال ۶۲ وارد گروه که شدم، دکتر فیروزیان حضور داشتند و خانم دکتر ضیایی، آقای دکتر خلیقی و آقای دکتر دارابی هم رییس بخش بودند.
*وبدا: ( در گفتگویی جداگانه ) خدمت آقای دکتر محمد رضا خلیقی در منزل شان هستیم تا گفتگویی با ایشان داشته باشیم، آقای دکتر خلیقی چه سال گروه فارماکولوژی تاسیس شد؟ و شما چند دانشجو داشتید؟
در سال 1342 زمانیکه دکتر ناصر گیتی هم فارماکولوژی تدریس میکرد و هم فیزیولوژی...من 40 دانشجو برای کارهای عملی فارماکولوژی تجربی داشتم، ولی تئوری آن در سالن بیمارستان قائم برگزار میشد و دانشجوها ۹۲ نفر بودند.
*وبدا: چند فرزند دارید و اکنون در چه حال هستید؟
سه فرزند دارم و این روزها در حال استراحت هستم.
*توضیحات تکمیلی دکتر بروشکی درباره دکتر خلیقی : پس از دکتر دارابی، بنیانگذار گروه فارماکولوژی، از سال 1348 به بعد دکتر خلقی بودند و گروه فارماکولوژی هر آنچه دارد از ایشان است. دکتر خلیقی و همکارانشان به خوبی گروه را مدیریت میکردند و من که در سال ۶۸ وارد گروه شدم دکتر خلیقی مدیر گروه بودند، دکتر فیروزیان و دکتر ضیایی و دکتر پارسایی هم حضور داشتند و همینطور آقای دکتر شفیعی.
دکتر خلیقی تقریباً همه کار را در گروه فارماکولوژی انجام میدادند و با استخدام نیروهای جوان گروه را سرپا نگه داشتند و اکنون هم این گروه جزو فعالترین گروههای دانشکده است که در زمینههای مختلف آموزشی و پژوهشی کار میکند و شخصاً همه اینها را مرهون مدیریت دکتر خلیقی و تلاش و پیگیری ایشان میدانم.
ایشان در سال ۸۱ بازنشسته شدند و از آن زمان تاکنون همچنان در تماس با استاد هستیم و از راهنماییهای ایشان استفاده میکنیم، استاد هم حقیقتاً نسبت به بنده بسیار لطف داشتند و توصیهها و نکات خوبی را برای پیشبرد کارمان ارائه میکنند.
*وبدا: دکتر پارسایی شرایط و امکانات را از گذشته تا کنون چطور ارزیابی می کنید؟
امکانات آن زمان قابل مقایسه با اکنون نیست، ما با همان امکانات اولیه که وجود داشت، کار آموزش را در گروه فارماکولوژی انجام می دادیم و بعدها مراحل مختلف طی شد و من در سال ۶۷ بورس ادامه تحصیل در رشته فارماکولوژی را گرفتم و در دانشگاه لندن ۴ سال مشغول تحصیل شدم و بعد از اخذ مدرک PHD فارماکولوژی مجدداً برگشتم و در سال 1371 در گروه فارماکولوژی به کارم ادامه دادم.
*وبدا: چه مسئولیت هایی در حوزه آموزشی و اداری داشتید؟
در زمینه امور آموزشی یک سری مسئولیتهای آموزشی و اداری داشتهام. قبل از رفتن به انگلستان در دانشکده پزشکی مسئولیت آموزشی داشتم و پس از آن هم در برههای معاون آموزشی دانشکده بودم، در یکی از سالهایی که وضعیت ارزی وزارتخانه در کشور شرایط مطلوبی داشت یک سهمیه ارزی به وزارتخانه داده شد و در یک مدت خیلی کوتاه در پایان سال گفته شد که از دانشگاههای مختلف هر کس در هر حدی که توان دارد تجهیزات از خارج کشور برای دانشگاه خود خریداری کند، میتواند اقدام کند. در آن زمان آقای دکتر بهرامی ریاست دانشگاه بودند که به من ماموریت دادند تا پیگیر این امر باشم و در مدت یک یا دو ماه، پیگیر این کار شدم تا بتوانم هرچه بیشتر تجهیزات برای دانشگاه تهیه کنم. در آن مدت کوتاه بیش از یک میلیون دلار توانستم تجهیزات برای دانشگاه تهیه کنم؛ از جمله یک دستگاه میکروسکوپ الکترونیک و یک دستگاه اولتراساتتروفیژ که اکنون هم برای امور پژوهشی و تحقیقاتی در دسترس دانشگاهیان است و امکاناتی دیگر که در حد خود مورد توجه مسئولین دانشگاه بود.
*وبدا: دکتر بروشکی لطفاً مقایسه ای داشته باشید وضع گذشته و اکنون را در گروه فارماکولوژی ؟
اکنون دستگاههای جدیدی آمده و با توجه به تجهیزات اندازهگیری دقیق و امکانات تحقیقاتی که در اختیار ما است، طبیعتاً کار تحقیقات اکنون نسبت به زمانی که ما دانشجو بودیم آسانتر شده است. فیلد تحقیقاتی و میزان تحقیقات افزایش یافته است. ضمن اینکه همکاران بین بخشی هم زیاد شده اند، آزمایشگاه مرکزی در دانشکده است که همه گروهها استفاده میکنند و در زمینه ارتباطات بین گروه و تجهیزاتی که در سایر گروههاست، ظرفیتهای جدید داریم، ارتباطات بین بخشی و بین دانشگاهی زیاد شده و در مجموع خیلی متفاوت با ۳۵ سال قبل است.
*وبدا: دکتر موسوی از دستاوردها و موفقیتهای برنامههای پژوهشی اساتید و دانشجویان گروه بفرمایید؟
گروه ما جز اولین گروههایی بود که اتاق کشت سلولی برای آن راه اندازی شد و در ادامه اساتید این مسیر را ادامه دادند. آقای دکتر قربانی در این زمینه کارهای خوبی انجام دادهاند و ما مفتخریم که در گروهمان سه نفر از دانشمندان یک درصد؛ یعنی آقایان دکتر قربانی، دکتر صادق نیا و خانم دکتر حسینی را داریم.
رسالتهای گروه ما این بوده که تحقیقات کاربردی فراموش نشود و اساتید واقعاً در این زمینه موفق هستند. آقای دکتر درخشنده حداقل سه مورد از کارهایشان به تولید محصول رسیده و وارد بازار شده و اکنون هم یک کار تحقیقاتی خوب در زمینه سلیاک انجام میدهند که در صورت نتیجه بخش بودن خدمت بزرگی به بیماران سلیاک خواهد بود.
در زمینه کنسر کار کردهایم و به موازات آن تحقیقات بالینی هم مد نظر بوده است. نخستین کلینیکال ترایال در خصوص اثر زعفران در کنسر را گروه ما انجام داد؛ با همکاری گروه آنکولوژی و دکتر همایی طرح تحقیقاتی انجام دادیم که منجر به پاپلیکیشن شد و در مطالعات پایه نشان داد که زعفران اثرات ضد توموری دارد و توانسته میزان متاستاز را در بیماران سرطانی کمتر کند یا سایز تومور کوچکتر شود؛ ضمن اینکه نشان داده شد کیفیت زندگی افراد را بهبود بخشیده و اثرات ضد افسردگی داشته است. همچنین اساتید در گروه به موازات کار پایه کارهای بالینی هم انجام دادهاند و منجر به محصول هم شده است.
*وبدا: خانم دکتر فیروزیان در خصوص ارتباط با دانشجویان و اهمیت برنامههای آموزشی در گروهتان توضیحاتی بفرمایید ؟
در زمانی که ما شروع به کار کردیم، بعد از انقلاب فرهنگی تعداد دانشجویان بسیار زیاد بود و با توجه به این موضوع ناچار بودیم که کلاسها را در سالنهای آمفی تئاتر سینما و فضاهای بزرگتر از کلاس برگزار کنیم و کلاسها بیشتر حالت سمینار داشت. اداره کلاس ها در این شرایط کمی سخت بود، چون دانشجویان در رفت و آمدشان چندان ساعت را رعایت نمیکردند و گاهی باید تذکر میدادیم که هرچند کلاس به صورت سمیناری برگزار میشود، اما باید تابع قوانین رفت و آمد باشند.
همچنین ارتباط اساتید با دانشجویان کمتر بود، چون بعد از انقلاب فرهنگی دانشجویان هنوز جایگاه خود را پیدا نکرده بودند و از طرفی تعدادشان هم زیاد بود و ما در ارتباط گرفتن با همه آنها فرصت زیادی نداشتیم. تا اینکه این ارتباطات در گذر زمان بیشتر شد و درب اتاق ما همیشه به روی دانشجویان باز بود و هر نوع راهنمایی که نیاز داشتند به آنها میدادیم.
از نظر رفرنسها، گایدلاینها و کتابها به آنها مشورت میدادیم و دانشجویانی که تحقیقات داشتند یا قرار بود تست بگذرانند آنها را هدایت میکردیم. امکانات تحقیق ما برای ارائه دادن به دانشجو در آن زمان محدود بود و برای هر کار تحقیقاتی باید کلی پیگیری میکردیم. بودجه ای که میگرفتیم محدود بود و اتاق حیواناتمان خیلی جمع و جور، چقدر باید منتظر میماندیم تا یک خرگوش، موش و ... برسد. در عین حال با چنگ و دندان برنامهها را اجرا میکردیم اما اکنون کار بسیار راحتتر است و با وجود امکانات و همکاران و اساتید توانمند دانشجویان هم بیشتر برخوردار هستند.
*وبدا: استاد پارسایی شما در چه سالی برای دوره PHD به انگلستان رفتید؟ و علیرغم علیرغم موقعیتهایی که در آنجا داشتید چطور شد که بازگشتید به کشور ؟
من سال ۱۳۶۷ به انگلستان رفتم و ۴ سال تحصیلم طول کشید. به هر حال وظیفهای که از ابتدا مد نظر داشتم و هدفی که دنبال میکردم این بود که یک سری معلومات و تجربیات را کسب کنم و آن را در داخل کشور جهت پیشرفت رشته خودم و اطلاعات فنی علمی و آموزشی که در دانشکده مورد نیاز بود به کار بگیرم و بلافاصله پس از اینکه در آنجا پایان نامه را دفاع کردهام، تصمیم به بازگشت گرفتم. موقعیت برای ماندن در گروه فارماکولوژی دانشگاه لندن وجود داشت. اما خوب هدف من کار در ایران بود.
*وبدا: فعالیتهای علمی تحقیقاتی که در لندن داشتید چه بود ؟
در دانشگاه لندن پروژه تحقیقاتی من در رابطه با کشت سلولی بود و پایان نامه و مقالاتی که در آنجا تالیف شد، در همین موضوع نوشته شد و مطالعاتم در زمینه فارما کولوژی بود، پایان نامههایی که در اینجا بعداً ارائه شد هم در همان راستا صورت گرفت و پس از بازگشت گروه فارماکولوژی یکی از اولین گروههایی بود که در اینجا توانست دوره phd را مجوز شورای انقلاب فرهنگی بگیرد و راه اندازی کند . اساتید فعلی دانشکده از دانشجویان همان زمان بودند از جمله؛ آقای دکتر موسوی، آقای دکتر صادقنیا و آقای دکتر ایمن شهیدی و خانم دکتر حسینی.
*وبدا: استاد پارسایی چند فرزند دارید ؟
۴ فرزند دارم؛ دو پسرم دندانپزشک هستند و مشغول به کارند و دخترانم هم در رشته مهندسی و بیولوژی تحصیل کردند.
*وبدا: و اکنون چه میکنید؟
بعد از بازنشستگی در داروخانه ای که قبلاً تاسیس کرده بودم، در برخی شیفتها حضور پیدا میکنم و به عنوان کار پایان خدمت در آنجا مشغولم.
*وبدا: استاد بروشکی شما از برنامههای تحقیقاتی خود بفرمایید و پایان نامههایی که هدایت کردهاید ؟
من در سال 1376 برای ادامه تحصیل به انگلستان رفتم و سال 1380به کشور بازگشتم. زمانی که برگشتم، از دو سال قبل پذیرش دانشجویان phd آغاز شده بود و دومین دوره را جذب میکردند. آقای دکتر شفیعی مدیر گروه بودند و به من گفته شد که شما مسئولیت آموزش تحصیلات تکمیلی گروه را بر عهده بگیرید. آن زمان هر دو سال یکبار ما دانشجو میگرفتیم و هر بار هم دو دانشجو. بعداً کمی سهمیه بالاتر رفت و همکاران دیگری هم آمدند و تعداد دانشجویان بیشتر شد و تا چند سال قبل مسئولیت آموزشی دانشجویان را بر عهده داشتم ، پس از آن به نیروهای جوانتر سپردیم.
در یک مقطعی دانشجوی پسا دکترایی داشتم که تقریباً دو سال با من کار کردند و حاصل آن ۴ مقاله وزین بود و یکی از این مقالات در دوره کرونا نوشته شد و علی رغم اینکه من تخصص را نداشتم، اما به دلیل علاقه به یک روش جدید الکتروشیمیایی با همین دانشجوی پسا دکترا طرح کشوری را آغاز کردیم و بسیار کار خوبی بود که با ایمپکت 10 و نیم هم انجام شد.
*وبدا: استاد موسوی دوره PHD را در ایران بودید ؟
بله، در دانشگاه علوم پزشکی ایران گذراندم و شش ماه هم فرصت مطالعاتی در استرالیا بودم.
*وبدا: از ارتباط حوزه فارماکولوژی با حوزه بالین بفرمایید؟
اساساً شروع بالین را میتوانیم درس فارماکولوژی بدانیم، یعنی در دوره پزشکی پس از تشخیص که بحث درمان پیش میآید، سنگ بنا در درمان بحث فارماکولوژی است و بحث جذابی برای دانشجویان پزشکی است اما در عین حال سخت.
یکی از رسالتهای ما آموزش فارماکولوژی است؛ هم در جنبه کاری و هم جنبه بالینی. از زمانی که PHD فارماکولوژی در اینجا تاسیس شد، ۳۰ دانشجو تاکنون فارغ التحصیل شدند و در کنار آن گروه در آموزش رزیدنتها، در قالب پایاننامه یا بالین همکاری دارد. همچنین در مقطع استاژری درسی تعریف شده که در گذشته نبود و در جهت تقویت بنیه فارماکولوژی دانشجویان است. چندین آزمایشگاه به صورت اختصاصی برای رشته داروسازی داریم، آزمایشگاه کاردی وسکولار، نوروفارکولوژی، توپسیکولوژی و آزمایشگاه جنرال که برای آموزش درس فارماکولوژی عملی برای دانشجویان است.
*وبدا: خانم دکتر فیروزیان همکاری دانشجویان در بحثهای تحقیقاتی در گذشته نسبت به اکنون چطور بود ؟
فکر میکنم اکنون همکاری بیشتر باشد، البته در آن زمان هم بود اما امکانات کمتر بود و طبیعتاً زمینه کار محدود بود. برای تهیه برخی مواد مشکل داشتیم و به طور کلی کار سختتر بود.
اما در عین حال تحقیقات هم داشتیم و تحقیقاتی که با بچههای پایان نامه گرفتم، در رابطه با اثرات آنتی بیوتیکها بر سیستم ایمنی که خانم دکتر رضوی رئیس دانشکده داروسازی انجام دادند، چون تصور می شد که آنتی بیوتیکها سیستم ایمنی را ضعیف میکنند اما در این تحقیقات نتیجه نشان داد که آنتی بیوتیکها چندان به سیستم ایمنی بدن اثرگذار نیستند. یک تحقیق دیگر هم در زمینه اثر محافظتی عسل بر مخاط معده برای موش انجام شد، نشان داد که عسل اثر محافظتی بر مخاط معده دارد. به هر حال در گذشته هم دانشجویان تمایل داشتند اما اکنون هوش اجتماعی تغییر کرده و اینترنت سبب شده تا دانشجویان بیشتر در پی چراها باشند و سبب رشدشان شده است. امکانات و تجهیزات هم زیاد است.
*وبدا: آقای دکتر موسوی ما در کشور در چه جایگاهی هستیم؟
البته در کشور تقسیم بندی و رنکینگی وجود ندارد، اما همانطور که عرض شد ۳ دانشمند یک درصد برتر در گروه فارماکولوژی وجود دارند و بقیه اساتید نیز اچ ایندکسهای بسیار بالایی دارند و خوشبختانه از نظر پابلیکیشن در گروههای سرآمد دانشگاه هستند.
آقای دکتر قربانی کتابی را در زمینه اثرات گیاهان دارویی بر دیابت تالیف کردهاند و اساتید دیگر هم در تالیف کتابهای بینالمللی و چپترها مشارکت داشتند. در زمینه مقالات نیز ما جزو گروههای پرمقاله هستیم و ضمن اینکه ما یک مرکز تحقیقات فرماکولوژی گیاهان دارویی را داریم که بار تحقیقاتی گروه بر دوش آن گروه است. این مرکز جزو معدود مراکزی است که مصوب وزارت بهداشت است و چندین سال در رتبه برتر کشوری بوده است و اکنون هم جز مراکز پرمقاله و فعال است.
*وبدا: استاد پارسایی چه توصیه ای به دانشجویان دارید؟
با روند پیشرفتی که در کل دانشگاه بوده و از جمله در گروه فارماکولوژی که به جرات میتوان گفت یکی از گروههای فعال در سطح دانشگاه است و همزمان با روند پیشرفت دانشگاه از جمله گروههای بوده که یکی از اولین مراکز تحقیقاتی را فعال کرده و همچنان فعال نگه داشته؛ چه در زمینه تحقیقات مرکز تحقیقات و چه در زمینه تحقیقاتی که در داخل گروه است و همزمان با فعالیتهای آموزشی که در سطح دانشگاه گروه داشته و اکنون هم دارد و در آینده هم خواهد داشت.
در تکمیل فرمایشات همکاران نکته ای را باید عرض کنم، و آن اینکه همزمان با اینکه دانشگاه مشهد پذیرش حدود ۳۰۰ دانشجو را در زمان جنگ تحمیلی داشت و بمباران در کشور انجام میشد، هجوم دانشجویان مختلف دانشگاه کشور به مشهد را داشتیم و همزمان با کلاسهای پرحجم ما سیل عظیم دانشجویان پزشکی را هم داشتیم، در آن زمان من مسئولیت امور آموزشی دانشکده را داشتم و همانطور که همکاران فرمودند سالنهای مختلف سینما را در ساعتی که مراجعین کمتر داشتند به کار میگرفتیم برای برگزاری کلاسهای دانشگاه.
*وبدا: خانم دکتر فیروزیان اکنون مشغول چه کاری هستید؟ و چند فرزند دارید؟
در موعد مقرر تقاضای بازنشستگی کردم و به دلیل برنامه هایی که برای بچهها داشتم، بعد از آن در داروخانه نیمه وقت در ساختمان پزشکان گلستان مشغول به کار هستم، من سه فرزند دارم، که در رشته های مهندس عمران، دندانپزشکی و رشته الکترونیک و ام بی ای تحصیل کرده اند.